معنی cavar
cavar
تونل زدن، حفّاری، غار رفتن، کندن، خراشیدن، حفر کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با cavar
cavar
cavar
حَفر کَردَن، حَفّاری، غار رَفتَن، کَندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
clavar
clavar
چَسباندَن، ناخُن، میخ زَدَن، میخکوب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cazar
cazar
شِکار کَردَن، شِکار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lavar
lavar
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
casar
casar
اِزدِواج کَردَن، بَرایِ اِزدِواج، عَروسی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
calar
calar
سُکوت کَردَن، خَفِه شُو
دیکشنری پرتغالی به فارسی
caçar
caçar
شِکار کَردَن، شِکار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
lavar
lavar
شُستِشو دادَن، بَرایِ شُستَن، شُستَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی