معنی sayuran - جستجوی لغت در جدول جو
sayuran
سبزی، سبزیجات
ادامه...
سَبزی، سَبزیجات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
saturar
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
saturar
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
savurgan
ولخرج، اسراف کننده، بی پول
ادامه...
وِلخَرج، اِسراف کُنَندِه، بی پول
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
aturan
قانون، حکومت کند
ادامه...
قانون، حُکومَت کُند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
rayuan
فریبندگی، اغواگری
ادامه...
فَریبَندِگی، اِغواگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
hayran
تحسین کننده، فن
ادامه...
تَحسین کُنَندِه، فَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
saran
پیشنهاد
ادامه...
پیشنَهاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی