samotny انزوازی، انزواطلب، تنها، بدون همدم، مجرّد ادامه... اِنزِوازی، اِنزِواطَلَب، تَنها، بِدونِ هَمدَم، مُجَرّد دیکشنری لهستانی به فارسی