معنی salare - جستجوی لغت در جدول جو
salare
نمک پاشیدن، نمک
ادامه...
نَمَک پاشیدَن، نَمَک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
salvar
نجات دادن، ذخیره کنید، ذخیره کردن
ادامه...
نَجَات دادَن، ذَخیرِه کُنید، ذَخیرِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pagare
پرداخت کردن، پرداخت کنید
ادامه...
پَرداخت کَردَن، پَرداخت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scolare
پوست کندن، مدرسه
ادامه...
پوست کَندَن، مَدرسِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sciare
اسکی کردن، اسکی
ادامه...
اِسکی کَردَن، اِسکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sellare
زین گذاشتن، زین
ادامه...
زین گُذاشتَن، زین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
segare
ارّه کردن
ادامه...
اَرِّه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sfilare
رژه رفتن، رژه
ادامه...
رِژِه رَفتَن، رِژِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
saltar
پرش کردن، پرش، جهش کردن، جست و خیز کردن
ادامه...
پَرِش کَردَن، پَرِش، جَهش کَردَن، جَست و خیز کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pelare
پوست کندن
ادامه...
پوست کَندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salgar
نمک پاشیدن، نمک
ادامه...
نَمَک پاشیدَن، نَمَک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
alzare
بلند کردن، بالا بردن، پرچم بلند کردن
ادامه...
بُلَند کَردَن، بالا بُردَن، پَرچَم بُلَند کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
datare
تاریخ گذاشتن، تاریخ
ادامه...
تاریخ گُذاشتَن، تاریخ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gelare
یخ زدن، منجمد کردن
ادامه...
یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
filare
نخ ریختن، چرخش
ادامه...
نَخ ریختَن، چَرخِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inalare
استنشاق کردن، استنشاق
ادامه...
اِستِنشاق کَردَن، اِستِنشاق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
parlare
حرف زدن، صحبت کنید، صحبت کردن
ادامه...
حَرف زَدَن، صُحبَت کُنید، صُحبَت کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salado
ملحی، شور، نمکین شده
ادامه...
مِلحی، شور، نَمَکین شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
salace
محروم اخلاق، خوش اخلاق
ادامه...
مَحروم اَخلاق، خُوش اَخلاق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
salar
نمک پاشیدن، نمک
ادامه...
نَمَک پاشیدَن، نَمَک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
solare
خورشیدی
ادامه...
خُورشیدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scalare
مقیاس کردن، صعود
ادامه...
مِقیاس کَردَن، صُعود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salvare
ذخیره کردن، ذخیره کنید، نجات دادن
ادامه...
ذَخیرِه کَردَن، ذَخیرِه کُنید، نَجَات دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
saltare
پرش کردن، پرش، پریدن، جست و خیز کردن، جهش کردن، رد کردن
ادامه...
پَرِش کَردَن، پَرِش، پَریدَن، جَست و خیز کَردَن، جَهش کَردَن، رَد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salire
سوار شدن، برو بیرون، صعود کردن
ادامه...
سَوار شُدَن، بِرو بیرون، صُعود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
saldare
لحیم کردن، لحیم کاری
ادامه...
لَحیم کَردَن، لَحیم کاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
saluer
ادای احترام کردن، سلام کردن، سلام دادن، سلام گوی
ادامه...
اَدایِ اِحتِرام کَردَن، سَلام کَردَن، سَلام دادَن، سَلام گوی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
salario
دستمزد، حقوق و دستمزد
ادامه...
دَستمُزد، حُقوق و دَستمُزد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
satire
طنز
ادامه...
طَنز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
malade
بیمار
ادامه...
بیمار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sastre
خیّاط
ادامه...
خَیّاط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
salvar
نجات دادن، ذخیره کنید
ادامه...
نَجَات دادَن، ذَخیرِه کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
salvaje
وحشی
ادامه...
وَحشی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
saltar
پرش کردن، پریدن، جست و خیز کردن، جهش کردن
ادامه...
پَرِش کَردَن، پَریدَن، جَست و خیز کَردَن، جَهش کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
malarz
نقّاش، نقّاش دیوار
ادامه...
نَقَّاش، نَقَّاش دیوار
دیکشنری لهستانی به فارسی