- salah
اشتباه کردن، اشتباه است، غلط، اشتباه، نادرست، درست نیست
معنی salah - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مقصّر، گناهکار
محاسبه نادرست، خطای محاسباتی
قابل ملامت بودن، خطا، اشتباه، گناهکاری، عیب، عیوب، سهو
خطا ناپذیری، بی گناهی
مدیریّت نادرست، مدیریّت اشتباه
ارتباط نادرست، ارتباط اشتباه
مشکل، مشکل ساز
با احساس گناه
استفاده نادرست، برنامه اشتباه
راهنمایی نادرست، راهنمای اشتباه
طبقه بندی نادرست، طبقه بندی اشتباه
تعریف نادرست، تصویرسازی اشتباه
گناهکاری، احساس گناه
قضاوت نادرست، قضاوت اشتباه
اطّلاعات نادرست، اطّلاعات اشتباه
با سرزنش، با احساس گناه
شکست خورده، گمشده
جای خود را گم کردن، نابجا
نمک پاشیدن، نمک
مؤمن، پارسا، پرهیزگار
سلام، با احترام
قضاوت نادرست کردن، اشتباه قضاوت کرد
اشتباه نوشتن، اشتباه املایی
تفسیر نادرست کردن، سوء تعبیر شده است
گمراه، راه اشتباه
با احتمال اشتباه، به اشتباه، به طور نادرست
ناخوانده، اطّلاعات غلط
سخن نادرست گفتن، اشتباه گفت
به طور ملامت آمیز، گناهکار
قابل سرزنش، می توان سرزنش کرد
اشتباه کردن، اشتباه کرد
عیب یابی کردن، مشکل را برطرف کنید
تلفّظ نادرست، تلفّظ اشتباه