معنی sabar - جستجوی لغت در جدول جو
sabar
صبور، صبور باش
ادامه...
صَبور، صَبور باش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sakar
بی دقّت، دست و پا چلفتی، بی نظم، بی ملاحظه
ادامه...
بی دِقَّت، دَست و پا چُلُفتی، بی نَظم، بی مُلاحَظِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
desabar
افت کردن، فروپاشی
ادامه...
اُفت کَردَن، فُروپاشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ketidaksabaran
بی صبری
ادامه...
بی صَبری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kesabaran
بردباری، صبر
ادامه...
بُردباری، صَبر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan tidak sabar
به طور بی صبری، بی صبرانه
ادامه...
بِه طُورِ بی صَبری، بی صَبرانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan sabar
با صبر، صبورانه
ادامه...
با صَبر، صَبورانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
saba
هفتم، هفت
ادامه...
هَفتُم، هَفت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
sabır
صبر
ادامه...
صَبر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
sadar
آگاه، آگاه است، هوشیار
ادامه...
آگاه، آگاه اَست، هوشیار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sanar
درمان کردن، شفا دهد
ادامه...
دَرمان کَردَن، شَفا دَهَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
saber
دانستن
ادامه...
دانِستَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sabor
طعم، طعم و مزّه، مزّه
ادامه...
طَعم، طَعم و مَزِّه، مَزِّه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sacar
پول گرفتن، برداشتن
ادامه...
پول گِرِفتَن، بَرداشتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
saber
دانستن
ادامه...
دانِستَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sabor
خوشمزگی، طعم و مزّه، طعم، مزّه
ادامه...
خُوشمَزِگی، طَعم و مَزِّه، طَعم، مَزِّه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sacar
گرفتن، بیرون آوردن
ادامه...
گِرِفتَن، بیرون آوَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
salar
نمک پاشیدن، نمک
ادامه...
نَمَک پاشیدَن، نَمَک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tidak sabar
بی صبر، نمی توانم صبر کنم
ادامه...
بی صَبر، نِمی تَوانَم صَبر کُنَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی