równoważnie به طور متوازن، متواضعانه، به طور معادل، مقدّماتی ادامه... بِه طُورِ مُتِوازِن، مُتِواضِعانِه، بِه طُورِ مُعادِل، مُقَدَّماتی دیکشنری لهستانی به فارسی