rzadki نادر، جهل، کمیاب، کمبود، کمتر شایع، کمتر ماهر، کامل بودن، متفرّق، متفکّرانه ادامه... نادِر، جَهل، کَمیاب، کَمبود، کَمتَر شایِع، کَمتَر ماهِر، کامِل بودَن، مُتِفَرِّق، مُتِفَکِّرانِه دیکشنری لهستانی به فارسی