معنی rzadko rzadko به ندرت، به اشتباه، به طور پراکنده، گاهی اوقات بِه نُدرَت، بِه اِشتِباه، بِه طُورِ پَراکَندِه، گاهی اُوقات دیکشنری لهستانی به فارسی