معنی ruvido - جستجوی لغت در جدول جو
ruvido
خراش دار، درشت، خشن، زبر
ادامه...
خَراش دار، دُرُشت، خَشِن، زِبَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rapido
سریع
ادامه...
سَریع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
avido
طمعکار، حریص، مشتاق
ادامه...
طَمَعکار، حَریص، مُشتاق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
unido
متّحد
ادامه...
مُتَّحِد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
umido
بخارآلود، مرطوب
ادامه...
بُخارآلود، مَرطوب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ruivo
سرخ و قرمز، مو قرمز
ادامه...
سُرخ و قِرمِز، مُو قِرمِز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ávido
مشتاق
ادامه...
مُشتاق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
unido
متّحد، متّحد شده است
ادامه...
مُتَّحِد، مُتَّحِد شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rubio
سرخ و قرمز، بلوند
ادامه...
سُرخ و قِرمِز، بِلُوند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ávido
مشتاق
ادامه...
مُشتاق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
livido
آزرده، کبودی
ادامه...
آزُردِه، کَبودی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lucido
آرام و منطقی، برّاق، درخشان، شفّاف، صاف
ادامه...
آرام و مَنطِقی، بَرّاق، دِرَخشان، شَفّاف، صاف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
devido
مقرّر، به دلیل
ادامه...
مُقَرَّر، بِه دَلیل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ripido
شیب دار
ادامه...
شیب دار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rigido
سخت، سفت و سخت
ادامه...
سَخت، سِفت و سَخت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
olvido
فراموشی، فراموش کرد
ادامه...
فَراموشی، فَراموش کَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vívido
زنده
ادامه...
زَنَدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rugindo
غرّنده، غرّش
ادامه...
غُرَّندِه، غُرِّش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rígido
سخت
ادامه...
سَخت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rápido
سریع
ادامه...
سَریع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
lívido
آزرده، پر جنب و جوش
ادامه...
آزُردِه، پُر جُنب و جوش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vivido
زنده
ادامه...
زَنَدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pavido
بزدل، ترسناک
ادامه...
بُزدِل، تَرسناک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
livido
آزرده، پر جنب و جوش
ادامه...
آزُردِه، پُر جُنب و جوش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rígido
سخت، سفت و سخت
ادامه...
سَخت، سِفت و سَخت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rápido
سریع
ادامه...
سَریع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pulido
صاف، جلا داده شده
ادامه...
صاف، جَلا دادِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vívido
زنده
ادامه...
زَنَدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
in modo ruvido
به طور خشن، به روشی خشن، به طور ناهموار
ادامه...
بِه طُورِ خَشِن، بِه رَوِشی خَشِن، بِه طُورِ ناهَموار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی