معنی unido
unido
متّحد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با unido
unido
unido
مُتَّحِد، مُتَّحِد شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
unico
unico
تَنها، مُنحَصِر بِه فَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
umido
umido
بُخارآلود، مَرطوب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
unito
unito
مُتَّحِد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
união
união
اِنسِجام، وَحدَت، اِتِّحاد
دیکشنری پرتغالی به فارسی