جدول جو
جدول جو

معنی rozwiązywać - جستجوی لغت در جدول جو

rozwiązywać
منحل کردن، انحلال، باز کردن گره ها، باز نشده، حل کردن، حلّ کند، حلالیت
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

معمّا حلّ کردن، معادل
دیکشنری لهستانی به فارسی
عیب یابی کردن، عینیّت
دیکشنری لهستانی به فارسی