معنی rozpuszczać - جستجوی لغت در جدول جو
rozpuszczać
حل کردن، حلّ کند
ادامه...
حَل کَردَن، حَلّ کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rozpieszczać
عشق ورزیدن، عشوه گر، لوس کردن، لوکس، نگهداری کردن کودک، متصدّی
ادامه...
عِشق وَرزیدَن، عِشوِه گَر، لوس کَردَن، لوکس، نِگَهداری کَردَن کودک، مُتِصَدِّی
دیکشنری لهستانی به فارسی
opuszczać
ترک کردن
ادامه...
تَرک کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی