معنی rozpieszczać rozpieszczać عشق ورزیدن، عشوه گر، لوس کردن، لوکس، نگهداری کردن کودک، متصدّی عِشق وَرزیدَن، عِشوِه گَر، لوس کَردَن، لوکس، نِگَهداری کَردَن کودک، مُتِصَدِّی دیکشنری لهستانی به فارسی