جدول جو
جدول جو

معنی rozmrażać - جستجوی لغت در جدول جو

rozmrażać
یخ زدایی کردن، یخدان شناس
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بی سلاح کردن، بی زمان، از اسلحه خالی کردن، تلاوت کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
در نظر گرفتن، در نهایت، تفکّر کردن، متفکّرانه
دیکشنری لهستانی به فارسی