معنی ritmico - جستجوی لغت در جدول جو
ritmico
موزون، ریتمیک
ادامه...
مَوزون، ریتمیک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rítmico
موزون، ریتمیک
ادامه...
مَوزون، ریتمیک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rítmico
موزون، ریتمیک
ادامه...
مَوزون، ریتمیک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sismico
زلزله ای، لرزه ای
ادامه...
زِلزِلِه ای، لَرزِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
critico
بحرانی، منتقد
ادامه...
بُحرانی، مُنتَقِد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ritmisch
موزون، ریتمیک، به طور ریتمیک
ادامه...
مَوزون، ریتمیک، بِه طُورِ ریتمیک
دیکشنری هلندی به فارسی
mitico
اسطوره ای
ادامه...
اُسطورِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ritmis
موزون، ریتمیک
ادامه...
مَوزون، ریتمیک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ritmik
موزون، ریتمیک
ادامه...
مَوزون، ریتمیک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
risico
ریسک پذیری، خطر
ادامه...
ریسک پَذیری، خَطَر
دیکشنری هلندی به فارسی
in modo ritmico
به طور ریتمیک، به صورت ریتمیک
ادامه...
بِه طُورِ ریتمیک، بِه صورَتِ ریتمیک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
in modo algoritmico
به طور الگوریتمی، به صورت الگوریتمی
ادامه...
بِه طُورِ اَلگوریتمی، بِه صورَتِ اَلگوریتمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
logaritmico
لوگاریتمی، لگاریتمی
ادامه...
لوگاریتمی، لُگاریتمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی