معنی rendere - جستجوی لغت در جدول جو
rendere
ارائه دادن، دادن
ادامه...
اِرائِه دادَن، دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
vender
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
andere
دیگر
ادامه...
دیگَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
renier
انکار کردن، انکار کند، پشیمان شدن
ادامه...
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، پَشیمان شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Render
ارائه دادن، رندر کردن
ادامه...
اِرائِه دادَن، رِندِر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tendre
لطیف بودن، مناقصه، نرم
ادامه...
لَطیف بودَن، مُناقِصِه، نَرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vendre
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pendre
آویزان بودن، آویزان کردن
ادامه...
آویزان بودَن، آویزان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Tender
لطیف بودن، مناقصه، نرم
ادامه...
لَطیف بودَن، مُناقِصِه، نَرم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bendare
چشم بند کردن، چشم بند
ادامه...
چِشم بَند کَردَن، چِشم بَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sedere
صندلی گذاشتن، بنشین
ادامه...
صَندَلی گُذاشتَن، بِنِشین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ridere
پوزخند زدن، بخند، خندیدن
ادامه...
پوزخَند زَدَن، بِخَند، خَندیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
radere
اصلاح کردن، تراشیدن
ادامه...
اِصلاح کَردَن، تَراشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tenere
نگه داشتن، نگه دارید
ادامه...
نِگَه داشتَن، نِگَه دارید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vedere
دیدن، ببینید
ادامه...
دیدَن، بِبینید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vender
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
erodere
فرسایش یافتن، فرسایش
ادامه...
فَرسایِش یافتَن، فَرسایِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rivendere
دوباره فروختن، فروش مجدّد
ادامه...
دُوبارِه فُروختَن، فُروش مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
renderen
ارائه دادن، ارائه دهد
ادامه...
اِرائِه دادَن، اِرائِه دَهَد
دیکشنری هلندی به فارسی
prendre
برداشتن، گرفتن، دست گرفتن
ادامه...
بَرداشتَن، گِرِفتَن، دَست گِرِفتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
prendere
آوردن، گرفتن، برداشتن، دست گرفتن
ادامه...
آوَردَن، گِرِفتَن، بَرداشتَن، دَست گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pendere
افتادن، آویزان کردن، آویزان بودن
ادامه...
اُفتادَن، آویزان کَردَن، آویزان بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vendere
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rendern
ارائه دادن، ارائه دهد
ادامه...
اِرائِه دادَن، اِرائِه دَهَد
دیکشنری آلمانی به فارسی
rendre
ارائه دادن، پس دادن
ادامه...
اِرائِه دادَن، پَس دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rendirse
تسلیم کردن، تسلیم شدن
ادامه...
تَسلِیم کَردَن، تَسلِیم شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tendero
دکّان دار، مغازه دار
ادامه...
دُکّان دار، مَغازِه دار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
scendere
پایین آوردن، فرود آمدن
ادامه...
پایین آوَردَن، فُرود آمَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
perdere
نشت کردن، از دست دادن
ادامه...
نَشت کَردَن، اَز دَست دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spendere
صرف کردن، خرج کردن، مصرف کردن
ادامه...
صَرف کَردَن، خَرج کَردَن، مَصرَف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
prender
بازداشت کردن، ایمن کردن، حبس کردن، سنبه کردن
ادامه...
بازداشت کَردَن، ایمِن کَردَن، حَبس کَردَن، سُنبِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
render se
تسلیم کردن، تسلیم شدن
ادامه...
تَسلِیم کَردَن، تَسلِیم شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
credere
باور کردن، باور کنید
ادامه...
باوَر کَردَن، باوَر کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fondere
ادغام کردن، ذوب شود
ادامه...
اِدغام کَردَن، ذُوب شَوَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cedere
تحویل دادن، تسلیم شدن، گذشتن
ادامه...
تَحویل دادَن، تَسلِیم شُدَن، گُذَشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی