- relevar
واسطه بودن، مسکّن
معنی relevar - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
واگذار کردن، نماینده
حمل کردن، حمل کنید
دوباره خوٰاندن، بازخوٰانی کنید
جنگیدن، مبارزه کن، دعوای لفظی کردن
مربوط، مربوطه، به طور مرتبط، مرتبط
به طور مرتبط، مربوطه، مربوط، مرتبط
بالا بردن
تشخیص دادن، تشخیص دهد
محروم کردن، تنزّل دادن
بازسازی کردن، تجدید، تجدید کردن، دوباره بازسازی کردن
کتاب کردن، کتاب، رزرو کردن
گزارش دادن، گزارش دهید
آرام کردن، برای استراحت
فاش کردن، آشکار کردن
بازسازی کردن، تجدید، تجدید کردن، دوباره بازسازی کردن
پول گرفتن، برداشتن، مالیات گرفتن
رزرو کردن، رزرو کنید، کتاب کردن
تعریف کردن، مربوط می شود
دوباره پر کردن، پر کن، پر کردن
آینه کردن، منعکس کنند، بازتابیدن
فاش کردن، آشکار کردن
تعطیل کردن، فرورفتگی
نسخه نوشتن، تجویز کند
واگذار کردن، نماینده
بالا بردن
بالا بردن
مربوط، مربوطه، مرتبط
محروم کردن، تنزّل دادن
محروم کردن، تنزّل دادن
دوباره خوٰاندن، بازخوٰانی