معنی recitare - جستجوی لغت در جدول جو
recitare
از بر خوٰاندن، تلاوت کن
ادامه...
اَز بَر خوٰاندَن، تِلاوَت کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
meritare
شایستگی داشتن، سزاوار، لیاقت داشتن
ادامه...
شایِستِگی داشتَن، سِزاوار، لِیاقَت داشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
recital
اجرای برنامه، رسیتال
ادامه...
اِجرایِ بَرنامِه، رِسیتال
دیکشنری هلندی به فارسی
esitare
تردید کردن، تردید کنید، تزلزل کردن
ادامه...
تَردِید کَردَن، تَردِید کُنید، تَزَلزُل کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
restare
ماندن، باقی می ماند
ادامه...
ماندَن، باقی می مانَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
recital
اجرای برنامه، رسیتال
ادامه...
اِجرایِ بَرنامِه، رِسیتال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
evitare
اجتناب کردن، اجتناب کنید، پرهیز کردن، پیشگیری کردن
ادامه...
اِجتِناب کَردَن، اِجتِناب کُنید، پَرهیز کَردَن، پیشگیری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
recital
اجرای برنامه، رسیتال
ادامه...
اِجرایِ بَرنامِه، رِسیتال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
recital
اجرای برنامه، رسیتال
ادامه...
اِجرایِ بَرنامِه، رِسیتال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rebitar
رگبار زدن، پرچ
ادامه...
رَگبار زَدَن، پَرچ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
recital
اجرای برنامه، اجرا کنند
ادامه...
اِجرایِ بَرنامِه، اِجرا کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
recetar
نسخه نوشتن، تجویز کند
ادامه...
نُسخِه نِوِشتَن، تَجویز کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
recital
اجرای برنامه
ادامه...
اِجرایِ بَرنامِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
recitatie
تلاوت
ادامه...
تِلاوَت
دیکشنری هلندی به فارسی
recintare
محصور کردن، حصار
ادامه...
مَحصور کَردَن، حِصار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ereditare
ارث بردن
ادامه...
اِرث بُردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
eccitare
هیجان دادن، هیجان زده، هیجان زده کردن
ادامه...
هَیَجان دادَن، هَیَجان زَدِه، هَیَجان زَدِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reputare
شهرت یافتن، در نظر بگیرید
ادامه...
شُهرَت یافتَن، دَر نَظَر بِگیرید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rieditare
دوباره منتشر کردن، ویرایش مجدّد
ادامه...
دُوبارِه مُنتَشِر کَردَن، ویرایِش مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reclinare
لمس، تکیه دادن
ادامه...
لَمس، تِکیِه دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reclutare
استخدام کردن، استخدام کنند
ادامه...
اِستِخدام کَردَن، اِستِخدام کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crepitare
ترق ترق کردن، ترق
ادامه...
تَرَق تَرَق کَردَن، تَرَق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
decimare
تعداد زیاد کاهش دادن، از بین بردن
ادامه...
تِعداد زیاد کاهِش دادَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
receitar
نسخه نوشتن، تجویز کند
ادامه...
نُسخِه نِوِشتَن، تَجویز کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
recitar
از بر خوٰاندن، تلاوت کن
ادامه...
اَز بَر خوٰاندَن، تِلاوَت کُن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
recitar
از بر خوٰاندن، تلاوت کن
ادامه...
اَز بَر خوٰاندَن، تِلاوَت کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
citare
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
ادامه...
اِرجاع دادَن، نَقلِ قُول، نَقلِ قُول کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی