معنی recital
recital
اجرای برنامه، رسیتال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با recital
recital
recital
اِجرایِ بَرنامِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
recital
recital
اِجرایِ بَرنامِه، اِجرا کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
recital
recital
اِجرایِ بَرنامِه، رِسیتال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
recital
recital
اِجرایِ بَرنامِه، رِسیتال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
recital
recital
اِجرایِ بَرنامِه، رِسیتال
دیکشنری هلندی به فارسی
récital
récital
اِجرایِ بَرنامِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Recital
Recital
اِجرایِ بَرنامِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
recitar
recitar
اَز بَر خوٰاندَن، تِلاوَت کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
recitar
recitar
اَز بَر خوٰاندَن، تِلاوَت کُن
دیکشنری پرتغالی به فارسی