معنی rango - جستجوی لغت در جدول جو
rango
درجه بندی، محدوده، رتبه
ادامه...
دَرَجِه بَندی، مَحدودِه، رُتبِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rango
درجه بندی، رتبه
ادامه...
دَرَجِه بَندی، رُتبِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
frango
مرغی، مرغ
ادامه...
مُرغی، مُرغ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rasgo
ویژگی
ادامه...
ویژِگی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ranga
درجه بندی، در ابتدا
ادامه...
دَرَجِه بَندی، دَر اِبتِدا
دیکشنری لهستانی به فارسی
ranço
فساد، فاسد
ادامه...
فَساد، فاسِد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rangi
رنگارنگی، رنگ
ادامه...
رَنگارَنگی، رَنگ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lango
ورود، دروازه
ادامه...
وُرُود، دَروازِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
rang
درجه بندی، رتبه
ادامه...
دَرَجِه بَندی، رُتبِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rang
رتبه، طبقه بندی کنید
ادامه...
رُتبِه، طَبَقِه بَندی کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
rang
درجه بندی، رتبه
ادامه...
دَرَجِه بَندی، رُتبِه
دیکشنری هلندی به فارسی
de bajo rango
پایین رتبه، رتبه پایین
ادامه...
پایین رُتبِه، رُتبِه پایین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
strangolare
خفه کردن
ادامه...
خَفِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
di basso rango
پایین رتبه، از رتبه پایین
ادامه...
پایین رُتبِه، اَز رُتبِه پایین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
marangoz
نجّار
ادامه...
نَجّار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی