معنی płytkość - جستجوی لغت در جدول جو
płytkość
کم عمقی، ذهنی ساده
ادامه...
کَم عُمقی، ذِهنی سادِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
płynność
سیّالیت، ستوان، نقدینگی
ادامه...
سَیّالِیَت، سُتوان، نَقدِینِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
płatność
پرداخت، بازپرداخت
ادامه...
پَرداخت، بازپَرداخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
płaskość
تختی، تخریب
ادامه...
تَختی، تَخرِیب
دیکشنری لهستانی به فارسی
płytko
کم عمق، سطحی بودن
ادامه...
کَم عُمق، سَطحی بودَن
دیکشنری لهستانی به فارسی