معنی putrido - جستجوی لغت در جدول جو
putrido
فاسد، پوسیده
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
putride
فاسد، پوسیده
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pútrido
فاسد، پوسیده
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
podrido
فاسد، پوسیده، گندیده
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه، گَندیدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
querido
عزیز، عزیزم
ادامه...
عَزیز، عَزیزَم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
surtido
دسته بندی، مجموعه ای
ادامه...
دَستِه بَندی، مَجموعِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
querido
عزیز
ادامه...
عَزیز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Putrid
فاسد، پوسیدگی
ادامه...
فاسِد، پوسیدِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pitido
بوق زدن، سوت زدن، بوق زنی
ادامه...
بوق زَدَن، سوت زَدَن، بوق زَنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pulido
صاف، جلا داده شده
ادامه...
صاف، جَلا دادِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی