معنی pitido
pitido
بوق زدن، سوت زدن، بوق زنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با pitido
pálido
pálido
پَریدِه رَنگ، رِنگ پَریدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fétido
fétido
بَدبُو، مُتَعَفِّن، بوی بَد، زَنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pútrido
pútrido
فاسِد، پوسیدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pulido
pulido
صاف، جَلا دادِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
livido
livido
آزُردِه، پُر جُنب و جوش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pavido
pavido
بُزدِل، تَرسناک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mitico
mitico
اُسطورِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vivido
vivido
زَنَدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fétido
fétido
بَدبُو، مُتَعَفِّن، زَنَندِه، بوی بَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی