معنی puntig - جستجوی لغت در جدول جو
puntig
به طور تند، اشاره کرد
ادامه...
بِه طُورِ تُند، اِشارِه کَرد
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rustig
با آرامش، آرام، به طور آرام و ملایم، ساکت، به طور آرام
ادامه...
با آرامِش، آرام، بِه طُورِ آرام و مُلایِم، ساکِت، بِه طُورِ آرام
دیکشنری هلندی به فارسی
mutig
با دل و جرأت، شجاع، با شجاعت، دلیر، شجاعانه
ادامه...
با دِل و جُرأت، شُجاع، با شُجاعَت، دَلیر، شُجاعانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
punto
نقطه
ادامه...
نُقطِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
putih
سفید
ادامه...
سِفید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
punir
مجازات دادن، مجازات کردن
ادامه...
مُجازات دادَن، مُجازات کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
punto
نقطه
ادامه...
نُقطِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
punir
مجازات دادن، مجازات کردن
ادامه...
مُجازات دادَن، مُجازات کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
nuttig
به طور مفید، مفید، مفیدانه
ادامه...
بِه طُورِ مُفید، مُفید، مُفیدانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
punitif
تنبیهی
ادامه...
تَنبِیهی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pittig
به طور تند و تیز، تند، پرشور
ادامه...
بِه طُورِ تُند و تیز، تُند، پُرشور
دیکشنری هلندی به فارسی
gunstig
به طور خوش یمن، سودمند، مطلوب، به طور مساعد
ادامه...
بِه طُورِ خُوش یُمن، سودمَند، مَطلوب، بِه طُورِ مساعِد
دیکشنری هلندی به فارسی
luftig
با سبک، هوادار، هوایی
ادامه...
با سَبُک، هَوادار، هَوایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
lustig
به طور خنده دار، خنده دار، سرگرم کننده، طنزآمیز
ادامه...
بِه طُورِ خَندِه دار، خَندِه دار، سَرگَرم کُنَندِه، طَنزآمیز
دیکشنری آلمانی به فارسی
puitis
شاعری، شاعرانه
ادامه...
شاعِری، شاعِرانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penting
اساسی، مهمّ است، مهمّ، بسیار مهمّ، محوری
ادامه...
اَساسی، مُهِمّ اَست، مُهِمّ، بِسیار مُهِمّ، مِحوَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dunstig
مه آلودانه، مه آلود
ادامه...
مِه آلودانِه، مِه آلود
دیکشنری آلمانی به فارسی
punt
نقطه
ادامه...
نُقطِه
دیکشنری هلندی به فارسی