معنی proscrivere - جستجوی لغت در جدول جو
proscrivere
تحریم کردن، منع کردن
ادامه...
تَحرِیم کَردَن، مَنع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
prescrivere
نسخه نوشتن، تجویز کند
ادامه...
نُسخِه نِوِشتَن، تَجویز کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
trascrivere
رونوشت برداری کردن، رونویسی
ادامه...
رونِوِشت بَرداری کَردَن، رونِویسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
proscrever
خارج از قانون اعلام کردن، منع کردن، تحریم کردن
ادامه...
خارِج اَز قانون اِعلام کَردَن، مَنع کَردَن، تَحرِیم کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
proscrire
تحریم کردن، منع کردن، خارج از قانون اعلام کردن
ادامه...
تَحرِیم کَردَن، مَنع کَردَن، خارِج اَز قانون اِعلام کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی