معنی prorok - جستجوی لغت در جدول جو
prorok
پیش بینی کننده، پیش پرداخت
ادامه...
پیش بینی کُنَندِه، پیش پَرداخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
propor
پیشنهاد دادن، پیشنهاد کند
ادامه...
پیشنَهاد دادَن، پیشنَهاد کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
proyek
پروژه
ادامه...
پُروژِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mropok
دروغگو
ادامه...
دُروغگو
دیکشنری سواحیلی به فارسی
pokok
نمونه وار، اصلی
ادامه...
نِمونِه وار، اَصلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
prorokować
پیش بینی کردن، پیش بینی کننده
ادامه...
پیش بینی کَردَن، پیش بینی کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی