معنی productie - جستجوی لغت در جدول جو
productie
تولید
ادامه...
تَولِید
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
produktiv
بارور، مولّد، به طور پرثمر، به طور سازنده، مفید
ادامه...
باروَر، مُوَلِّد، بِه طُورِ پُرثَمَر، بِه طُورِ سازَندِه، مُفید
دیکشنری آلمانی به فارسی
speekselproductie
ریزش بزاق، تولید بزاق
ادامه...
ریزِشِ بُزاق، تَولِید بُزاق
دیکشنری هلندی به فارسی
niet productief
غیر مولّد، مولّد نیست
ادامه...
غِیرِ مُوَلِّد، مُوَلِّد نیست
دیکشنری هلندی به فارسی
onderproductie
تولید کم
ادامه...
تَولِید کَم
دیکشنری هلندی به فارسی
onproductief
غیراصیل، غیر مولّد
ادامه...
غِیرِاَصیل، غِیرِ مُوَلِّد
دیکشنری هلندی به فارسی
postproductie
پس تولید، پس از تولید
ادامه...
پَس تَولِید، پَس اَز تَولِید
دیکشنری هلندی به فارسی
producir
تولید کردن، تولید کنند
ادامه...
تَولِید کَردَن، تَولِید کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
projectie
پیش بینی، طرح ریزی
ادامه...
پیش بینی، طَرح ریزی
دیکشنری هلندی به فارسی
productief
مفید، مولّد، به طور سازنده، به طور پرثمر
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد، بِه طُورِ سازَندِه، بِه طُورِ پُرثَمَر
دیکشنری هلندی به فارسی
produktif
مفید، مولّد
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Productive
مفید، مولّد
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
production
تولید
ادامه...
تَولِید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
productivo
مفید، مولّد
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
productor
تولیدکننده
ادامه...
تَولِیدکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
productif
مفید، مولّد
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
reproductie
تکثیر، تولید مثل
ادامه...
تَکثِیر، تَولِید مِثل
دیکشنری هلندی به فارسی
reproductief
تولیدی، تولید مثلی، به صورت تولیدی
ادامه...
تَولِیدی، تَولِید مِثلی، بِه صورَتِ تَولِیدی
دیکشنری هلندی به فارسی