معنی onproductief
onproductief
غیراصیل، غیر مولّد
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با onproductief
reproductief
reproductief
تَولِیدی، تَولِید مِثلی، بِه صورَتِ تَولِیدی
دیکشنری هلندی به فارسی
productief
productief
مُفید، مُوَلِّد، بِه طُورِ سازَندِه، بِه طُورِ پُرثَمَر
دیکشنری هلندی به فارسی