معنی processare - جستجوی لغت در جدول جو
processare
فرآیند کردن، فرآیند
ادامه...
فَرآیَند کَردَن، فَرآیَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
professare
اظهار کردن، حرفه ای
ادامه...
اِظهار کَردَن، حِرفِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
processore
پردازشگر، پردازنده
ادامه...
پَردازِشگَر، پَردازندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
processar
متّهم کردن، فرآیند، فرآیند کردن، تعقیب قانونی کردن، شکایت کردن
ادامه...
مُتَّهَم کَردَن، فَرآیَند، فَرآیَند کَردَن، تَعقِیب قانونی کَردَن، شِکایَت کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
protestare
اعتراض کردن، اعتراض
ادامه...
اِعتِراض کَردَن، اِعتِراض
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
professore
استاد
ادامه...
اُستاد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
professar
اظهار کردن، حرفه ای
ادامه...
اِظهار کَردَن، حِرفِه ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
processor
پردازشگر، پردازنده
ادامه...
پَردازِشگَر، پَردازندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
procesar
تعقیب قانونی کردن، فرآیند، فرآیند کردن، متّهم کردن
ادامه...
تَعقِیب قانونی کَردَن، فَرآیَند، فَرآیَند کَردَن، مُتَّهَم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی