معنی processar processar متّهم کردن، فرآیند، فرآیند کردن، تعقیب قانونی کردن، شکایت کردن دیکشنری پرتغالی به فارسی
procesar procesar تَعقِیب قانونی کَردَن، فَرآیَند، فَرآیَند کَردَن، مُتَّهَم کَردَن دیکشنری اسپانیایی به فارسی