جدول جو
جدول جو

معنی prikkel - جستجوی لغت در جدول جو

prikkel
محرّک
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سوزاندن، ضربه زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
نوک زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
تحریک
دیکشنری هلندی به فارسی
بدخلقیت، تحریک پذیری، عصبانیّت، پرخاشگری، بدخلقی، زودخویی، زودرنجی، تندخویی
دیکشنری هلندی به فارسی
خشمگین، تحریک پذیر، با عصبانیّت، زود رنج، زود خشم، عصبی، دمدمی، با تندخویی، ناراحت، بدخلق، پرخاشگر، آزمایشی، حسّاس، زهرآگین
دیکشنری هلندی به فارسی
آزارپذیری بیش از حد، بیش از حد تحریک پذیری
دیکشنری هلندی به فارسی
زود آزرده، بیش از حد تحریک پذیر
دیکشنری هلندی به فارسی