معنی pratik - جستجوی لغت در جدول جو
pratik
عملی
ادامه...
عَمَلی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
grafik
گرافیکی، نمودار
ادامه...
گِرافیکی، نِمودار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
pratik olarak
به طور عملی، عملاً
ادامه...
بِه طُورِ عَمَلی، عَمَلاً
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
pratik olmayan
غیرعملی
ادامه...
غِیرِعَمَلی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
pratik yapmak
تمرین کردن، برای تمرین
ادامه...
تَمرین کَردَن، بَرایِ تَمرین
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
panik
دچار هراس، وحشت
ادامه...
دُچار هَراس، وَحشَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Gratis
رایگان
ادامه...
رایِگان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
plastik
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری آلمانی به فارسی
praten
صحبت کردن، صحبت کنید
ادامه...
صُحبَت کَردَن، صُحبَت کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
gratis
به طور رایگان، رایگان
ادامه...
بِه طُورِ رایِگان، رایِگان
دیکشنری هلندی به فارسی
trajik
تراژیک، غم انگیز
ادامه...
تِرَاژِیک، غَم اَنگیز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
statik
ایستا
ادامه...
ایستا
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
plastik
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kritik
بحرانی، انتقادی، حیاتی
ادامه...
بُحرانی، اِنتِقادی، حَیاتی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
partir
ترک کردن، ترک
ادامه...
تَرک کَردَن، تَرک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
partir
ترک کردن، ترک
ادامه...
تَرک کَردَن، تَرک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
praktyk
عملگر، عملکردی
ادامه...
عَمَلگَر، عَمَلکَردی
دیکشنری لهستانی به فارسی
prawie
تقریباً، عملاً
ادامه...
تقریباً، عَمَلاً
دیکشنری لهستانی به فارسی
prawnik
حقوق دان، از نظر قضایی، فقیه، ارسال فکس
ادامه...
حُقوق دان، اَز نَظَرِ قَضایی، فَقیه، اِرسال فَکس
دیکشنری لهستانی به فارسی
plastik
پلاستیکی، چشمک زدن
ادامه...
پِلاستیکی، چِشمَک زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
plastik
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
praktis
مفید، عملی
ادامه...
مُفید، عَمَلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tragik
تراژدی نویس، غم انگیز
ادامه...
تِرَاژِدِی نِویس، غَم اَنگیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
pratico
عملی
ادامه...
عَمَلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
partir
ترک کردن، ترک
ادامه...
تَرک کَردَن، تَرک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
operatik
اپرایی، عملیّاتی
ادامه...
اُپِرایی، عَمَلیّاتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kritik
انتقاد
ادامه...
اِنتِقاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Kritik
انتقاد
ادامه...
اِنتِقاد
دیکشنری آلمانی به فارسی
gratis
رایگان
ادامه...
رایِگان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pratik bir şekilde
به طور عملی، به صورت عملی
ادامه...
بِه طُورِ عَمَلی، بِه صورَتِ عَمَلی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی