جدول جو
جدول جو

معنی połykać - جستجوی لغت در جدول جو

połykać
بلعیدن، بنفش، قورت دادن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لمس کردن، در حال حرکت، لگام زدن، مقاومت کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پاشیدن، استعداد فروپاشی
دیکشنری لهستانی به فارسی
آرامش دادن، مطمئن شد
دیکشنری لهستانی به فارسی
پریدن، جهش، شنا کردن، دانش
دیکشنری لهستانی به فارسی
آبکشی کردن، آب بریز
دیکشنری لهستانی به فارسی
گریه کردن، عزاداری، گریه کن
دیکشنری لهستانی به فارسی