جدول جو
جدول جو

معنی portie - جستجوی لغت در جدول جو

portie
بخش
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

موقعیت
دیکشنری هلندی به فارسی
حمل و نقل کردن، حمل و نقل، کامیون کردن، کشیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
اخراج کردن، تبعید
دیکشنری آلمانی به فارسی
صادر کردن، صادرات
دیکشنری آلمانی به فارسی
وارد کردن، واردات
دیکشنری آلمانی به فارسی
وارداتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
وحشی گری، وحشی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
گزینه
دیکشنری هلندی به فارسی
شانس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
شمالی، شمال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
شدید، قوی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
قوی هیکل، قوی، شدید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
شمالی، شمال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
با ورزشی، ورزشی، ورزشی گونه
دیکشنری هلندی به فارسی
ترک کردن، ترک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
حمل کردن، آوردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
با سرسختی، به صورت تکانشی
دیکشنری لهستانی به فارسی
چرخیدن، گرداب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ترک کردن، شروع کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پوشیدن، حمل کردن، شانه زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ناقص، جزئی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ترک کردن، ترک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ورزشی گونه، ورزشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خارج شدن، بیرون رفتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ترک کردن، ترک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
دامنه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بالا بردن، حمل و نقل با هوا
دیکشنری آلمانی به فارسی