ponury عبوس، اخم کردن، بی روح، بدون شادی، تاریک، تار شد، سایه دار، غمگین، غم انگیز، گله مند، گل آلود، ناامیدکننده، ناراضی ادامه... عَبوس، اَخم کَردَن، بی روح، بِدونِ شادی، تاریک، تار شُد، سایِه دار، غَمگین، غَم اَنگیز، گِلِه مَند، گِل آلود، نااُمیدکُنَندِه، ناراضی دیکشنری لهستانی به فارسی