ترجمه ponury به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
معنی ponury
- ponury
- عبوس، اخم کردن، بی روح، بدون شادی، تاریک، تار شد، سایه دار، غمگین، غم انگیز، گله مند، گل آلود، ناامیدکننده، ناراضی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با ponury
ponuro
- ponuro
- بِه شِدَّت شاداب، تُند و سَریع، بِه طُورِ خَستِه کُنَندِه، خَستِه کُنَندِه، بِه طُورِ غَمگین، غَم اَنگیز، بِه طُورِ غَم اَنگیز، غَمگین، غِیرِ مُمکِن، بِه طُورِ عَبوس، کُنجکاو، بِه طُورِ تُرُشرُو، گَزَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی