معنی podarty - جستجوی لغت در جدول جو
podarty
پاره پاره، کنده شده
ادامه...
پارِه پارِه، کَندِه شُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
podatny
آسیب پذیر، حسّاس، پذیرا، عبادت، مستعد، مستعمره کردن
ادامه...
آسیب پَذیر، حَسّاس، پَذیرا، عِبادَت، مُستَعِد، مُستَعمِرِه کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
podar
حذف کردن، هرس کنید
ادامه...
حَذف کَردَن، هَرَس کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
podar
حذف کردن، هرس کنید
ادامه...
حَذف کَردَن، هَرَس کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی