معنی plucka - جستجوی لغت در جدول جو
plucka
چیدن
ادامه...
چیدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Plucky
با دل و جرأت، خوش دست
ادامه...
با دِل و جُرأت، خُوش دَست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
plotka
شایعه، سوسک، مانع
ادامه...
شایِعِه، سوسک، مانِع
دیکشنری لهستانی به فارسی
pulika
جاری شدن، منفجر کردن
ادامه...
جاری شُدَن، مُنفَجِر کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Pluck
چیدن
ادامه...
چیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pluma
پرندگانی، پر
ادامه...
پَرَندِگانی، پَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
luka
زخم
ادامه...
زَخم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی