معنی plastic - جستجوی لغت در جدول جو
plastic
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
plastisch
به طور پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
بِه طُورِ پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری هلندی به فارسی
plasticamente
به طور پلاستیکی، پلاستیکی
ادامه...
بِه طُورِ پِلاستیکی، پِلاستیکی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
plasticidade
انعطاف پذیری، پلاستیسیته
ادامه...
اِنعِطاف پَذیری، پِلاستیسیتِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
plasticamente
به طور پلاستیکی، پلاستیکی
ادامه...
بِه طُورِ پِلاستیکی، پِلاستیکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
plasticità
انعطاف پذیری، پلاستیسیته
ادامه...
اِنعِطاف پَذیری، پِلاستیسیتِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
plasticité
انعطاف پذیری، پلاستیسیته
ادامه...
اِنعِطاف پَذیری، پِلاستیسیتِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
plasticidad
انعطاف پذیری، پلاستیسیته
ادامه...
اِنعِطاف پَذیری، پِلاستیسیتِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pasti
مطمئن، معیّن، قطعاً
ادامه...
مُطمَئِن، مُعَیَّن، قطعاً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lastig
به طور مزاحم، آزار دهنده، مشکلات آفرینی
ادامه...
بِه طُورِ مُزاحِم، آزار دَهَندِه، مُشکِلات آفَرینی
دیکشنری هلندی به فارسی
mastic
درزگیر، بتونه
ادامه...
دَرزگیر، بَتونِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Drastic
شدید
ادامه...
شَدید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
plastiki
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
plastisch
به طور پلاستیکی، پلاستیک، به طور مجسّمه سازی
ادامه...
بِه طُورِ پِلاستیکی، پِلاستیک، بِه طُورِ مُجَسَّمِه سازی
دیکشنری آلمانی به فارسی
elastik
پرش زا، الاستیک، کشسان
ادامه...
پَرِش زا، اِلاستیک، کِشسان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
plastica
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
elastico
پرش زا، الاستیک، فنری، کشسان
ادامه...
پَرِش زا، اِلاستیک، فَنَری، کِشسان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
plástico
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Spastic
اسپاستیک
ادامه...
اِسپاستیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Classic
کلاسیک
ادامه...
کِلاسیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
plástico
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
elastis
پرش زا، الاستیک، کشسان، فنری
ادامه...
پَرِش زا، اِلاستیک، کِشسان، فَنَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
plastik
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری آلمانی به فارسی
Elastic
کشسان، الاستیک
ادامه...
کِشسان، اِلاستیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
plastik
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
plastik
پلاستیکی، چشمک زدن
ادامه...
پِلاستیکی، چِشمَک زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
plastik
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Plastic
پلاستیکی، پلاستیک
ادامه...
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
plasticiteit
انعطاف پذیری، پلاستیسیته
ادامه...
اِنعِطاف پَذیری، پِلاستیسیتِه
دیکشنری هلندی به فارسی