معنی plaatsing - جستجوی لغت در جدول جو
plaatsing
قرار دادن
ادامه...
قَرار دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
plaatsen
قرار دادن، مکان ها
ادامه...
قَرار دادَن، مَکان ها
دیکشنری هلندی به فارسی
verkeerde plaatsing
جایگذاری نادرست، قرار دادن اشتباه
ادامه...
جایگُذاری نادُرُست، قَرار دادَن اِشتِباه
دیکشنری هلندی به فارسی
verplaatsing
انتقال، جابجایی
ادامه...
اِنتِقال، جابِجایی
دیکشنری هلندی به فارسی
herplaatsing
استقرار مجدّد، جابجایی، اشتغال مجدّد
ادامه...
اِستِقرار مُجَدَّد، جابِجایی، اِشتِغال مُجَدَّد
دیکشنری هلندی به فارسی
naastplaatsing
مجاورت، قرارگیری مجاور
ادامه...
مُجاوِرَت، قَرارگیری مُجاوِر
دیکشنری هلندی به فارسی