معنی verplaatsing
verplaatsing
انتقال، جابجایی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verplaatsing
herplaatsing
herplaatsing
اِستِقرار مُجَدَّد، جابِجایی، اِشتِغال مُجَدَّد
دیکشنری هلندی به فارسی
verplaatsen
verplaatsen
جابِجا کَردَن، حَرَکَت کُنید، جا بِه جا کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی