معنی petani - جستجوی لغت در جدول جو
petani
دهقان، کشاورز
ادامه...
دِهقان، کِشاوَرز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
petisi
درخوٰاست، دادخواست
ادامه...
دَرخوٰاست، دادخواست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
utani
شوخی، یک شوخی
ادامه...
شوخی، یِک شوخی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
letni
با بی میلی، به صورت حادّ، بی روح، بی مزّه، سرد و گرم، سرد شدن
ادامه...
با بی مِیلی، بِه صورَتِ حادّ، بی روح، بی مَزِّه، سَرد و گَرم، سَرد شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
setan
شیطانی، دیو
ادامه...
شِیطانی، دیو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ptasi
پرنده ای، جهش
ادامه...
پَرَندِه ای، جَهش
دیکشنری لهستانی به فارسی
metali
فلزّی، فلزات
ادامه...
فِلِزّی، فِلِزات
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Detain
بازداشت کردن
ادامه...
بازداشت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
getand
دندان دار، دندانه دار
ادامه...
دَندان دار، دَندانِه دار
دیکشنری هلندی به فارسی
shetani
شیطانی، شیطان
ادامه...
شِیطانی، شِیطان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
şeytani
شیطانی، اهریمنی
ادامه...
شِیطانی، اَهریمَنی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
penari
رقّاص، رقصنده
ادامه...
رَقّاص، رَقصندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
petang
عصر
ادامه...
عَصر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perang
جنگ
ادامه...
جَنگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pytanie
سؤال، سبقت گرفتن
ادامه...
سُؤال، سِبقَت گِرِفتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
pelangi
رنگین و درخشان، رنگین کمان
ادامه...
رَنگین و دِرَخشان، رَنگین کَمان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pelari
دونده
ادامه...
دَوَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pemain
بازیکن
ادامه...
بازیکُن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berani
بی پروا، شجاع، جسور، بی شرم، دلیر، جرأت داشتن، با دل و جرأت
ادامه...
بی پَروا، شُجاع، جَسور، بی شَرم، دَلیر، جُرأت داشتَن، با دِل و جُرأت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
hewani
حیوانی، حیوان
ادامه...
حَیوانی، حَیوان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Retain
نگه داشتن، حفظ کردن
ادامه...
نِگَه داشتَن، حِفظ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bertani
کشاورزی کردن، کشاورزی
ادامه...
کِشاوَرزی کَردَن، کِشاوَرزی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tani
ارزان، ارزان ترین
ادامه...
اَرزان، اَرزان تَرین
دیکشنری لهستانی به فارسی