معنی Retain
- Retain
- نگه داشتن، حفظ کردن
واژههای مرتبط با Retain
Regain
- Regain
- دُوبارِه بِه دَست آوَردَن، دُوبارِه بِدَست آوَرید
Remain
- Remain
- ماندَن، باقی ماندَن
Detain
- Detain
- بازداشت کَردَن
Retake
- Retake
- برداشت مجدد (ReTake) فیلمبرداری مجدد از صحنه ای که مورد قبول کارگردان واقع نشده است. ممکن است به خاطر ایراد در بازی، گفتگو، نور، صدا و ورود غیر منتظره ی افراد به کادر و یا هر ایراد غیر قابل پیش بینی دیگر، برداشت مجدد صورت می گیرد.
Return
- Return
- بازگَشت دادَن، بازگَشت
Rethink
- Rethink
- دُوبارِه فِکر کَردَن، تَجدید نَظَر کَردَن
Retake
- Retake
- دُوبارِه گِرِفتَن
Restrain
- Restrain
- مَحدود کَردَن، مَهار کَردَن
Refrain
- Refrain
- اِجتِناب کَردَن، خُودداری کَردَن