معنی perifeer - جستجوی لغت در جدول جو
perifeer
به طور جانبی، محیطی
ادامه...
بِه طُورِ جانِبی، مُحیطی
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
perifere
جانبی، محیطی
ادامه...
جانِبی، مُحیطی
دیکشنری هلندی به فارسی
purifier
پاک کردن، تطهیر کردن، پاکسازی کردن
ادامه...
پاک کَردَن، تَطهیر کَردَن، پاکسازی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
peripher
به طور جانبی، محیطی، جانبی
ادامه...
بِه طُورِ جانِبی، مُحیطی، جانِبی
دیکشنری آلمانی به فارسی