جدول جو
جدول جو

معنی percik - جستجوی لغت در جدول جو

percik
پاشیده، پاشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

زیرک، مبهم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قهرمانانه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حفّاری کردن، متّه، حفر کردن، نفوذ کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ترجیح
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
دامنه، محدوده
دیکشنری هلندی به فارسی
تشکّر، با تشکّر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
رفتن، برو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نقره ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گرم و طاقت فرسا، سوزاننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جادوئی، پری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
با پاشیدن آب، با یک پاشیدن آب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی