معنی percer
percer
حفّاری کردن، متّه، حفر کردن، نفوذ کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با percer
perecer
perecer
نابود شُدَن، اَز بِین رَفتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
perder
perder
اَز دَست دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
bercer
bercer
آرامِش دادَن، سَنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
perecer
perecer
نابود شُدَن، اَز بِین رَفتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
perder
perder
اَز دَست دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
germer
germer
روییدَن، جَوانِه زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
forcer
forcer
اِجبار کَردَن، زور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
parecer
parecer
بِه نَظَر رِسیدَن، بِه نَظَرِ می رِسَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
permear
permear
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی