معنی pendinginan - جستجوی لغت در جدول جو
pendinginan
سرمایش، خنک کننده
ادامه...
سَرمایِش، خُنَک کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mendinginkan
سرد کردن، باحال، یخچال گذاشتن
ادامه...
سَرد کَردَن، باحال، یَخچال گُذاشتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kedinginan
سرما، انجماد
ادامه...
سَرما، اِنجِماد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendingin
خنک کننده، خنک تر
ادامه...
خُنَک کُنَندِه، خُنَک تَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی