معنی panujący - جستجوی لغت در جدول جو
panujący
حاکم
ادامه...
حاکِم
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
parujący
بخارآلود، بخار، دودکرده، بخور
ادامه...
بُخارآلود، بُخار، دودکَردِه، بُخور
دیکشنری لهستانی به فارسی
żenujący
شرم آور
ادامه...
شَرم آوَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
falujący
موج دار
ادامه...
مُوج دار
دیکشنری لهستانی به فارسی
ładujący
شارژ، شارژ مجدّد
ادامه...
شارژ، شارژ مُجَدَّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
pracujący
در حال کار، در حال گسترش
ادامه...
دَر حالِ کار، دَر حالِ گُستَرِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
psujący
فاسدکننده، خراب کردن، فاش کردن
ادامه...
فاسِدکُنَندِه، خَراب کَردَن، فاش کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی