معنی panelen - جستجوی لغت در جدول جو
panelen
صفحه بندی کردن، پانل ها
ادامه...
صَفحِه بَندی کَردَن، پانِل ها
دیکشنری هلندی به فارسی
panelen
صفحه بندی کردن، تابلوسازی
ادامه...
صَفحِه بَندی کَردَن، تابلوسازی
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
panelar
صفحه بندی کردن
ادامه...
صَفحِه بَندی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
wankelen
لرزش داشتن، تلو تلو خوردن
ادامه...
لَرزِش داشتَن، تِلو تِلو خُوردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
zadelen
زین گذاشتن، زین
ادامه...
زین گُذاشتَن، زین
دیکشنری هلندی به فارسی
handelen
عمل کردن، عمل کنید، معامله کردن، تبادل کردن
ادامه...
عَمَل کَردَن، عَمَل کُنید، مُعامِلِه کَردَن، تَبادُل کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
hagelen
باران تگرگ، تگرگ
ادامه...
باران تَگَرگ، تَگَرگ
دیکشنری هلندی به فارسی
pendelen
رفت و آمد کردن، رفت و آمد
ادامه...
رَفت و آمَد کَردَن، رَفت و آمَد
دیکشنری هلندی به فارسی
kantelen
تمایل داشتن، کج کردن، شیب داشتن
ادامه...
تَمَایُل داشتَن، کَج کَردَن، شیب داشتَن
دیکشنری هلندی به فارسی